English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5090 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
milliampere U اندازه جریان الکتریکی معادل یک هزارم آمپر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ma U اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
mas U اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
volt U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
volts U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
mhz U اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
en U واحد اندازه گیری که معادل نیمی از یک ein است
angstrom U واحد اندازه گیری معادل با یک هزار میلیونیوم متر
Kbyte U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
circuit U جریان الکتریکی
circuits U جریان الکتریکی
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
electric arc current U جریان قوس الکتریکی
electric current intensity U شدت جریان الکتریکی
intensity of current U شدت جریان الکتریکی
to shuntan electric current U یک جریان الکتریکی رامنحرف ساختن
conducts U جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conducted U جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conduct U جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conducting U جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
transformator U الت تبدیل شکل جریان الکتریکی
speed trap U مسیر اندازه گرفته شده باوسیله الکتریکی
speed traps U مسیر اندازه گرفته شده باوسیله الکتریکی
batteries U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
battery U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
denier U دنیر [واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
currents U جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
commutation U تغییر جهت پی در پی جریان در سیم پیچهای دستگاههای الکتریکی
current U جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
induce U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
polarity U بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
polarities U بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
powering U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
hot wire ammeter U نوعی وسیله اندازه گیری جریان
measuring weir U سرریز اندازه گیری جریان اب در کانال
rotameter U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
d.c. instrument U دستگاه اندازه گیری جریان دائم
rotometer U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
alternating current U جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
kabal U قبال [نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
ammeter U دستگاه اندازه گیری شدت جریان الکترونها
impedance U اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
orifice meter U روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود
terminator U مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
electromagnet U اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
circuits U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuit U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
electrodynamics U شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
large model U مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
The capacity of a battery is typically expressed in milliamp-hours. U ظرفیت باتری به طور معمول در میلی آمپر در ساعت بیان می شود.
electrostatic U ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
thousandths U هزارم
thousandth U هزارم
thousandth U یک هزارم
milli U یک هزارم
thousandths U یک هزارم
milliampere U یک هزارم امپر
millimetres U یک هزارم متر
milliliter U یک هزارم لیتر
millimetre U یک هزارم متر
milligrams U یک هزارم گرم
milligramme U یک هزارم گرم
millifarad U یک هزارم فاراد
millimeters U یک هزارم متر
millibar U یک هزارم فشارجو
Ms U یک هزارم ثانیه
millimicron U یک هزارم میکرون
grams U یک هزارم کیلوگرم
gram U یک هزارم کیلوگرم
grammes U یک هزارم کیلوگرم
milliroentgen U یک هزارم رونتگن
millivolt U یک هزارم ولت
msec U هزارم ثانیه
milligram U یک هزارم گرم
millitre U یک هزارم لیتر
milligrammes U یک هزارم گرم
millisecond U هزارم ثانیه
millisecond U یک هزارم ثانیه
gramme U یک هزارم کیلو گرم
Ms U یک هزارم ثانیه illiSecond
f U معدل یک هزارم یک میلینیوم میلیون
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
millibar U واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
gas electric generating set U مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
equipollent U معادل
equivalents U معادل
tantamount U معادل
ntamount U معادل
equivalent U معادل
equalling U دقیقاگ معادل
equals U دقیقاگ معادل
modifying U معادل adapt
equalled U دقیقاگ معادل
egalitaire U معادل equalitarianism
menaces U معادل blackmail
equaling U دقیقاگ معادل
equaled U دقیقاگ معادل
equal U دقیقاگ معادل
equivalence U معادل بودن
menaced U معادل blackmail
menace U معادل blackmail
kilos U معادل هزار
kilo U معادل هزار
modify U معادل adapt
equivalent service rounds U گلوله معادل
equalized U معادل کردن .
equalize U معادل کردن .
equalising U معادل کردن .
counterclaim U معادل set-off
reformist U معادل reformer
equalises U معادل کردن .
equalised U معادل کردن .
date labourer U معادل daysman
memorials U معادل memorandum
equalizes U معادل کردن .
equalizing U معادل کردن .
ration in kind U معادل جیره
modifies U معادل adapt
grade equivalent U معادل کلاسی
equivalence gate U دریچه معادل
equivalent area U سطح معادل
equivalent circuit U مدار معادل
equivalent weight U وزن معادل
reinsurance U معادل re-assurance
expilation U معادل robbery
memorial U معادل memorandum
writing obligatory U معادل bond
reformists U معادل reformer
deception U معادل cheat
parity U معادل بودن
order of the day U معادل agenda
t equivalent circuit U مدار معادل " T "
redemption U معادل ransom
deceptions U معادل cheat
b U معادل با بایتها
assessor U معادل assesor
gauges U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
gauged U اندازه اندازه گیر
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1دقیق ترین معادل business در فارسی چه است؟
1olivine
1 if there's any justice
1pedal pamping
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
2interfereometry
1ترجمه لغت شینه در رشته برق به انگلیسی
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com